اپ تایم‌فورفان رو

اتاق فرار قصه‌گو

داستان سرایی در اتاق‌فرار هنری‌ست که می‌تواند تجربه بازی را به طرز چشمگیری افزایش دهد. اتاق‌فرار فقط در مورد پازل‌ها و چالش‌ها نیست. روایت برای بازیکنان زمینه‌ای برای مهم بودن کاری که انجام می‌دهند و همین‌طور سرمایه‌گذاری احساسی فراهم می‌سازد. ادغام موفقیت آمیز یک داستان در یک اتاق‌فرار نیاز به طراحی متفکرانه دارد؛ هم از نظر خود طرح و هم از نظر نقش بازیکن در آن. در این مقاله، روش‌هایی را برای گفتن یک داستان جذاب در اتاق‌فرار و نقش‌های روایی مختلفی که بازیکنان می‌توانند بر عهده بگیرند را بررسی می‌کنیم.

ساخت روایت

اولین قدم، خلق یک داستان جذاب است. این روایت نباید پیچیده و باید واضح و قانع کننده باشد. داستان باید شروعی داشته باشد که بازیکنان را با دنیایی که روایت در آن صورت می‌گیرد آشنا کند؛ کمربند میانی داستان که هنگام حل پازل‌ها و غلبه بر چالش‌ها باز می‌شود و پایانی که ماجراجویی را به پایان می‌رساند و یک فرار موفق را برای بازیکن به ارمغان می‌آورد.

۱- موضوع و ایده: با انتخاب یک موضوع و تم که با توجه به علایق مخاطب هدف انتخاب می‌شود، مسیر طراحی را شروع کنید. چه یک قلعه قرون وسطایی، یک ایستگاه فضایی آینده‌نگر یا یک کشتی دزدان دریایی؛ مطمئن شوید که تخیل بازیکنان را به خوبی درگیر می‌کنید.

۲- شخصیت‌های جذاب: شخصیت‌هایی را معرفی کنید که بازیکنان بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند یا مجذوب آنها شوند. شخصیت‌ها می‌توانند خود بازیکنان، NPCها (شخصیت‌های غیرقابل بازی) یا بازیگران تعاملی باشند که بخشی از داستان هستند.

۳- هدف و انگیزه: به وضوح آنچه را که بازیکنان در تلاش برای رسیدن به آن هستند، مشخص کنید. به عنوان مثال: سرقت یک شیء گران‌بها، فرار از نفرین یک مومیایی، یا حل یک معما. انگیزه آنها باید به موضوع و زمینه مرتبط باشد.

۴- عناصر داستانی همه جانبه: از وسایل، جلوه‌های صوتی، نورپردازی و دکور برای عمیق‌تر کردن غوطه‌وری(حس غرق شدن در داستان) استفاده کنید. هر عنصر درون اتاق باید در خدمت داستان و فضایی باشد که شما سعی در ایجاد آن دارید.

۵- داستان سرایی خطی/غیرخطی: تصمیم بگیرید که آیا بازیکنان داستان را از ابتدا تا انتها به صورت خطی تجربه خواهند کرد یا اتاق، رویکردی غیرخطی با موضوعات و مسیرهای پازلی متعدد ارائه می‌دهد.

 ترکیب بازیکنان در داستان

بازیکنان باید بیشتر از یک بیننده ساده باشند. آنها باید برای داستان ضروری باشند. آنها را به عنوان شخصیت‌هایی با نقش فعال در نظر بگیرید، نه فقط ناظر.

قهرمان داستان: به طور پیش فرض، بازیکنان قهرمان داستان اتاق‌فرار هستند. آن‌ها رو به جلو می‌روند و داستان با هر حرکت آن‌ها آشکار می‌شود.

هویت متخصص: گاهی اوقات، بازیکنان ممکن است به عنوان متخصص در یک زمینه‌ی خاص مرتبط با داستان، مانند کارآگاهان در یک اتاق اسرارآمیز یا دانشمندان در یک سناریوی شیوع آزمایشگاهی قرار بگیرند.

۴- شخصیت‌های خاص: اختصاص دادن یک شخصیت خاص به هر بازیکن با داستان و انگیزه به عمق بازی کمک می‌کند. در دنیای بازی خبری از محدودیت نیست پس هر شخصیتی ممکن است خلق شود؛ به عنوان مثال می‌توان در داستانی فانتزی هویت جعبه ابزار را به بازیکنان داد؛ یکی ممکن است چکش باشد، دیگری آچار و سومی پیچ.

۴- نقش‌های پویا: در طول داستان، موقعیت‌ها می‌توانند به صورت پویا تغییر کنند. یک بازیکن ممکن است به عنوان یک گروگان شروع کند و پس از “نجات” توسط بازیکنان دیگر، به عضوی فعال از تیم تبدیل شود.

تعامل

روایت فقط در مورد آنچه به بازیکنان گفته می‌شود نیست، بلکه در مورد آنچه که آنها انجام می‌دهند و نحوه تعامل آن‌ها با اتاق نیز هست.

۱-  یکپارچه‌سازی پازلی: پازل‌ها باید جزء لاینفک داستان باشند. حل یک معما ممکن است انگیزه یک شخصیت را آشکار کند، یا خنثی کردن یک بمب ممکن است از نقشه شخصیت شرور جلوگیری کند.

۲- نقاط تصمیم‌گیری: لحظاتی را در نظر بگیرید که تصمیمات بازیکن بر داستان تأثیر بگذارد. پایان‌های چندگانه بر اساس انتخاب‌هایشان می‌تواند تعامل و ارزش تکرار بازی را افزایش دهد.

۳- مشارکت فعال: به بازیکنان اجازه دهید با داستان تعامل فیزیکی داشته باشند. آن‌ها می‌توانند بخش‌هایی از روایت را اجرا کنند، لباس بپوشند یا وسایل مهم را دستکاری کنند.

۴- محیط واکنشی: محیط باید به اقدامات بازیکنان واکنش نشان دهد. باز کردن قفل یک منطقه جدید یا ایجاد جلوه‌های صوتی و نوری می‌تواند به اتاق احساس سرزندگی بدهد.

نتیجه

یک داستان خوب در یک اتاق‌فرار می‌تواند تفاوت بین یک تجربه خوب و عالی باشد. روایت خوب فقط در مورد اینکه “چه” اتفاقی می‌افتد به بازیکن اطلاعات نمی‌دهد، بلکه در مورد “چرا” اتفاق می‌افتد هم روایاتی دارد. روایت‌هایی مثل اینکه چرا بازیکنان در اتاق هستند و چرا باید بخواهند فرار کنند.

وقتی بازیکنان در داستان شخصیت‌های فعالی هستند، احساس بهتری برای بازیکن خلق می‌شود و گیم‌پلی جذاب‌تر می‌شود.

هنگام قرار دادن بازیکنان در داستان، نقش‌هایی را در نظر بگیرید که آنها را به چالش می‌کشد و همکاری را تشویق می‌کند. به هر بازیکن لحظاتی برای درخشش بدهید و مطمئن شوید که اقدامات آنها عواقب مهمی در داستان دارد. به یاد داشته باشید در اتاق فرار، بازیکنان هم مخاطب و هم بازیگر هستند و وضوح داستان به عملکرد آنها بستگی دارد. هدف نهایی، ارائه‌ی نه تنها یک چالش ذهنی محرک، بلکه یک تجربه به‌یادماندنی و داستان‌محور است.

امتیاز به این مطلب
مهدی فرزام

مهدی فرزام

لاجرم مست و طربناک و قوی بنیادم :)

نظرات