اپ تایمفورفان رو
دسترسی سریع
شاید برای خیلیها، یک عروسک چیزی جز یک اسباببازی کودکانه نباشد، اما زمانیکه اسم عروسک آنابل به میان میآید، همه چیز تغییر میکند. از زمانی که این عروسک برای اولین بار در فیلمهای دنیای احضار (Conjuring Universe) ظاهر شد، به نماد ترس، تسخیر و رازآلودگی بدل شد. اما ماجرای آنابل فقط یک داستان سینمایی نیست. این عروسک الهامگرفته از واقعیتی است که هنوز هم در موزهی وارِنها در ایالت کنتیکت آمریکا، درون محفظهای شیشهای نگهداری میشود.
اما چه چیزی عروسک آنابل را تا این حد ترسناک کرده است؟ آیا صرفاً ظاهرش باعث وحشت است؟ یا ذهن ما در برخورد با چنین شیء بیجانی، چیزهایی فراتر از واقعیت میسازد؟
عروسک آنابل در واقع یک عروسک پارچهای ساده به نام Raggedy Ann بود که گفته میشود در دهه ۷۰ میلادی در اختیار یک پرستار جوان بوده و بعدها رفتارهای عجیب و حرکات غیرقابل توضیح از خود نشان داده است. اد و لورن وارِن، دو محقق ماوراءالطبیعه، این عروسک را بررسی کردند و آن را به موزهی اشیای نفرینشدهی خود منتقل کردند.
از منظر روانشناسی، این ترس میتواند ناشی از تضاد میان «نماد کودکی» (عروسک) و «رفتارهای شیطانی» باشد. ذهن انسان در مواجهه با چنین پارادوکسهایی دچار ناهماهنگی شناختی میشود، و همین امر میتواند حس عمیق و ماندگاری از ترس ایجاد کند.
از زاویه جامعهشناسی هم میتوان دید که چرا بسیاری از مردم به جای ترسیدن از قاتل یا هیولا، از عروسک آنابل میترسند. جامعه مدرن، مملو از اشیاء بیجان و مصنوعیست، و ناخودآگاه ما نگران این است که این اشیاء روزی بر ما مسلط شوند.
با گسترش محبوبیت فیلمهای ترسناک، عروسک آنابل هم راه خود را به فرهنگ عامه ایران باز کرد. در سال ۱۳۹۷، مجموعهی اسکیپرود با خلق بازی «بازگشت آنابل به خانه»، نخستین تلاش خود را برای ورود حرفهای به صنعت اتاق فرار ایران آغاز کرد. این اتاق فرار، با محوریت یک عروسک مرموز و محیطی تاریک، پر از شوک و رمز و راز بود.
بازی «آنابل» اگرچه اولین ساختهی اسکیپرود بود، اما نقطهعطفی مهم برای این مجموعه محسوب میشد. طراحی محیط، نورپردازی، استفاده هوشمندانه از عروسک، و داستانسرایی خوب باعث شد تا مخاطبان زیادی از تجربه آن لذت ببرند و وحشت را با تمام وجود لمس کنند.
عروسک آنابل در تهران حالا دیگر فقط یک افسانه یا فیلم نبود؛ واقعاً در قالب یک بازی فیزیکی قابل لمس شده بود، و بازیکنان با آن رودررو میشدند.
هرچند بازی «آنابل» نقطه شروعی مناسب بود، اما بهترین ساختهی اسکیپرود نبود. این مجموعه در ادامه با ساخت بازیهایی نظیر «کینه ۱»، «کینه ۲» و «ماماچه» سطح بسیار بالاتری از طراحی ترس را ارائه داد. این بازیها با اقتباس مستقیم از فیلمهای ژاپنی و آمریکایی ساخته شدند و بهنوعی نسخه زندهی فیلمها در قالب تجربهی تعاملی بودند.
نتیجه؟ سه تندیس طلایی از جشنواره تخصصی “باف“که معتبرترین جشنواره اتاق فرار ایران به شمار میرود.
با این حال، بازی «آنابل» همچنان در یادها ماند. چون نخستین تجربه جدی برای بسیاری از مخاطبان اتاق فرار بود و نقطه آشنایی آنها با سبک وحشت روانشناسانه.
اگر امروز در تهران به دنبال تجربه بازی «آنابل» باشید، باید گفت که دیگر خبری از آن نیست. بازی در تهران تعطیل شده و عروسک آنابل در تهران دیگر حضور فیزیکی ندارد.
اما این پایان راه نیست. چرا که عروسک آنابل در ایران هنوز هم به حیات خود ادامه میدهد — اینبار در شهر تاریخی و زیبای اصفهان.
بازی «اتاق فرار پیدایم کن» در اصفهان، حالا به محل جدید نگهداری عروسک آنابل بدل شده است. این بازی که با تمرکز بر حس اسارت روانی، تاریکی ذهن و توهمات بصری طراحی شده، عروسک آنابل را در مرکز داستان قرار داده است.
بازیکنان در این بازی وارد خانهای متروکه میشوند و درگیر داستانی میشوند که حول آنابل و گذشتهی تاریک او میچرخد. این بازی، نهتنها یک تجربه ترسناک است، بلکه با جزئیات دقیق و فضاسازی قوی، نوعی سفر روانی به عمق ترسهای انسانی را ارائه میدهد.
برای کسانی که هنوز تصویر آنابل را در ذهن دارند، این بازی میتواند احیای خاطرهای پرتنش و هیجانانگیز باشد.
عروسک آنابل حالا دیگر صرفاً یک شخصیت سینمایی یا یک عنصر تزئینی در یک اتاق فرار نیست. او به نمادی از ترس، کنجکاوی و میل انسان به تجربهی ناشناخته تبدیل شده. چه در تهران، چه در اصفهان، و چه در خاطرهی کسانی که از این بازیها عبور کردهاند، عروسک آنابل در ایران برای همیشه ماندگار است.
اگر بهدنبال تجربهای هستید که هم روانتان را به چالش بکشد و هم ضربان قلبتان را بالا ببرد، سراغ آنابل بروید — اینبار نه در تهران، بلکه در دل اصفهان، جایی که این عروسک نفرینشده، همچنان منتظر شماست.
مهدی فرزام
لاجرم مست و طربناک و قوی بنیادم :)
نظرات