داستان بازی اتاق فرار شب پنجه از این قراره که
روستای داراب قدیمترها معروف شده بود به قالی و نخ ریسی و پارچه بافی و کسب و کار رونق گرفته بود!طبق یه رسم قدیمی به اسم شب پنجه هر سال توی این روستا پنج روز مونده به شروع سال نو روی دیوارها کوزه اب ندیده وصل میکردن چون اعتقاد داشتن ارواح اون شب برای سر زدن میان و اگر آب و کوزه ای نباشه عصبانی میشن!
میگن اون سال روز قبل از پنجه صحرا ساحره عجوزه شهر که چندین سال قبل بچه شو به خاطر تکفیر مردم و تهمتشون از دست داده بود اومد کنار امامزاده و به همه گفت امسال هیچ کوزه ای نجاتتون نمیده امسال نفرین شومی روی این روستا سایه انداخته! همتون محکومید به خاطر سکوت!به خاطر اینکه مریم منو با بار تهمت شکستین
کینه صحرا به زمانی برمیگرده که مریم دخترشو بی دلیل تکفیر کردن و باعث شدن دخترک معصومش بمیره! صحرا اون شب وقتی جنازه مریم رو کنار امام زاده دید اومد توی میدون شهر و همه رو نفرین کرد!
نظرات
هیچ نظری ثبت نشده!اگه تجربه این اتاق فرار رو داری، اولین کسی باش که دربارش نظر میده...
ثبت اولین نظرشاید این موارد را نیز بپسندید
اتاق فرار اقامتگاه ابدی
اتاق فرار رخنه
اتاق فرار 125